کمیلکمیل، تا این لحظه: 9 سال و 4 ماه و 8 روز سن داره

دوران مادرانه

نگرانی های تموم نشدنی من...

سلام عزیز دلکم... از دو سه روز پیش که درد دلای زیر شکمی اذیتم می کرد داشتم نگران و نگران تر میشدم...  یه بارم اصلا حواسم نبود غلت بدی زدم احساس میکردم بدتر شدم... تا اینکه دیشب بابا حمید ساعت 6صبح برام از خانم شهابی نوبت گرفت ...     شب با باباحمید و مامان حلیم خودم و اجی ستاره(قربونشون بشم اینقدر هوای مارو دارن) رفتیم دکتر...وقتمون برا ساعت هشت و نیم بود ولی ما بنابر تجربه قبلی!! و به اصرار باباحمید رفتیم یه کم چرخیدیم برای شما یه چیزایی ببینیم...بیچاره باباحمیدت دل تو دلش نبود ولی به روم نمی اورد نگران تر نشم ... ولی بالاخره چهار سال زندگی مشترک این حسنو داره که با زیر وبم خصوصیات هم اشنات میکنه... ...
10 شهريور 1393
1